کد مطلب:275553 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:598

توحید عملی
اگر چه حد اقل اسلام، اقرار زبانی به شهادتین است ولی ایمان به توحید، زمانی محقق می شود كه فرد به قلب، خدا را پذیرفته خویش را مطیع فرمان او قرار دهد كه لازمه این اعتقاد و تسلیم، ایمان به قرآن و نبوت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم است. همچنین لازمه چنین ایمانی، اعتقاد به خلفایی است كه خداوند برای پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم مشخص فرموده است. پس كسی كه به نبوت پیامبر اكرم ایمان نمی آورد، نمی تواند خود را مطیع فرمان خدا معرفی نموده، یكتا پرستی در زندگانی او متجلی نخواهد بود. هم چنین، كسی كه به خلفاء راستین پیامبر ایمان نمی آورد، نمی تواند از اعتقاد به خدا و پیامبر دم زند كه اگر او به خدا و پیامبر ایمان می داشت، به سخن خدا و رسول در اطاعت از اهل بیت علیهم السلام توجه می نمود. ابوحمزه از حضرت باقر علیه السلام در معنای معرفت خدا پرسید: امام علیه السلام معرفت خدا را این گونه توصیف فرمودند: تصدیق الله عز و جل و تصدیق رسوله صلی الله علیه و آله و سلم و موالاه علی علیه السلام و الائتمام به و بائمه الهدی علیهم السلام و البرائه من عدوهم، هكذا یعرف الله عز و جل. معرفت خدا عبارت است از تصدیق خدای بزرگ و قبول نبوت



[ صفحه 20]



پیامبر اكرم و اعتقاد به ولایت علی علیه السلام و پیروی از آن حضرت و از دیگر پیشوایان الهی علیهم السلام و بیزاری از دشمنان آنان، خدا این گونه شناخته می شود. [1] در روایت دیگری از حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام. پس از آن كه آن حضرت، هدف آفرینش را معرفت و عبادت خداوند معرفی فرمودند، فردی از آن حضرت درباره معنای معرفت خدا پرسید، امام فرمودند: معرفه اهل كل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته. معرفت خدا عبارت است از معرفت مردم هر زمان، آن پیشوایی را كه خدا اطاعت از او را بر آنها واجب ساخته است. [2] بدین گونه، ائمه علیهم السلام، خداشناس بودن را در معرفت و اطاعت از امام زمان علیه السلام دانسته اند. در سفر تاریخی امام رضا علیه السلام از مدینه به طوس، به هنگام عبور از نیشابور، محدثین بزرگ اهل سنت، افسار قاطری كه امام بر آن سوار بودند را گرفتند و امام را به حق پدرانشان سوگند دادند و تقاضا كردند كه آن حضرت، روایتی از اجداد خود نقل فرماید. امام علیه السلام سر از كجاوه بیرون آوردند و به نقل از ایشان: امام كاظم، امام صادق، امام باقر، امام سجاد، امام حسین، امیرالمومنین و از پیامبر اكرم نقل كردند كه خدای بزرگ فرمود: لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. اعتقاد به توحید، دژ مستحكم من است پس كسی كه در این دژ وارد شود (به توحید اعتقاد داشته باشد) از عذاب من در امان است.



[ صفحه 21]



هنگامی كه قافله امام حركت كرد، آن حضرت، حدیثی را كه نقل فرموده بودند، این گونه تفسیر كردند: بشروطها و انا من شروطها. اعتقاد به توحید، شرائطی دارد و ایمان به ولایت من، از شرائط موحد بودن است. [3] از اینروست كه در برخی روایات، منكران ولایت اهل بیت علیهم السلام كافر و گمراه معرفی شده اند. زیرا كه آنان حجتهای الهی را نپذیرفته اند. بدین جهت خداوند، اكثریت معتقدین به خدا را مشرك دانسته می فرماید: و ما یومن اكثرهم بالله الا و هم مشركون بیشتر آنها به خدا ایمان نمی آورند بلكه شرك می ورزند. [4] این شرك شرك در عبادت نبوده، شرك در اطاعت است. [5] لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: مردم به معرفت ما و ارجاع مسائل به ما و تسلیم امور به ما امر شده اند. (پس) اگر روزه گرفته، نماز خوانده و به توحید شهادت دهند، ولی تصمیم بگیرند كه كارزها را به ما ارجاع ندهند به این جهت مشرك خواهند بود. [6] حضرت باقر علیه السلام نیز فرمودند: ان الله عز و جل نصب علیا علیه السلام علما بینه و بین خلقه، فمن عرفه كان مومنا و من انكره كان كافرا و من جهله كان ضالا و من نصب معه شیئا كان مشركا و من جاء بولایته دخل



[ صفحه 22]



الجنه. خدای بزرگ، حضرت علی علیه السلام را نشانه ای میان خود و مخلوقاتش قرار داد، پس هر كس او را بشناسد مومن بوده و هر كه او را انكار كند كافر است و هر كس به مقام او جاهل باشد گمراه است. كسی كه دیگری را در مقام او انگارد مشرك است و هر كس با ولایت او (به نزد خدا) آید به بهشت داخل شود. [7] در زیارت جامعه كه منقول از امام هادی علیه السلام است و از معتبرترین زیارات می باشد، نیز می خوانیم: من اتبعكم فالجنه ماویه و من خالفكم فالنار مثویه و من جحدكم كافر و من حاربكم مشرك و من رد علیكم فی اسفل درك من الجحیم. كسی كه از شما اهل بیت پیروی كند جایگاه او بهشت بوده، جایگاه مخالفین شما در آتش جهنم است. كسی كه مقام شما را انكار كند كافر است، آن كس كه با شما به جنگ بپردازد مشرك است و كسی كه با شما مخالفت كند در پایین ترین درجات جهنم جای خواهد داشت.



[ صفحه 23]




[1] كافي 180:1 ح 1.

[2] بحار 93:23 ح 40.

[3] عيون اخبار الرضا جلد 2 باب 37 ح 4 ص 134.

[4] سوره يوسف: 106.

[5] كافي 397:2 ح 4 از امام صادق عليه السلام.

[6] كافي 398:2 ح 5.

[7] كافي 437:1 ح 7.